پیش از اینها فکر می کردم که خدا
خانه ای دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
....
پیش از اینها فکر می کردم که خدا
خانه ای دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
....
السلام علیک یا ابا عبدالله
آقا جان به خودم قول داده بودم امروز را برای تبریک میلادتان گناه نکنم اما نشد
ولی آقای مهربانم همین هدیه ناقصم را با سری رو به پایین می آورم محضرتان تا بلکه دستی بر روی سرما بکشید
...
میلادتان مبارک ای سرور جوانان اهل بهشت (البته با کمی شرمساری)